معرفی کتاب یکی مثل همه نوشته فیلیپ راث

کتاب یکی مثل همه در سال ۲۰۰۶ توسط فیلیپ راث نوشته شده است و اولین کتاب از سری چهارگانه‌ای از رمان کوتاه است که راث همراه با کتاب‌های خشم، حقارت و ارباب انتقام طبقه‌بندی کرده است. این سری زمینه‌ای از نگرانی‌ها در مورد آسیب‌پذیری و فناپذیر بودن بشریت ارائه می‌دهد. فیلیپ راث از نویسندگان آمریکایی مطرح معاصر است که در سال‌های اخیر همواره به عنوان یکی از شانس‌های جایزه نوبل ادبیات شناخته شده است ولی تاکنون موفق به کسب آن نشده است. این کتاب برنده جایزه قلم/فاکنر در بخش داستان در سال ۲۰۰۷ بوده است. در این سال راث برای سومین بار در زندگی خود این جایزه را کسب کرد.

عنوان و مضمون کتاب یکی مثل همه، از نمایشنامه‌ای قرون وسطایی با همین نام گرفته شده است. در این نمایشنامه قهرمان داستان یا اوری‌من –که نمادی از همه انسانها و بشریت است- با فرستاده‌ی خدا برای مرگ روبرو می‌شود و باید برای حساب پس دادن حاضر شود و این در حالی است که او آمادگی این روز را ندارد. در کتاب یکی مثل همه نیز شخصیت اصلی داستان مردی بی‌نام و بی‌خدایی است که برای رویارویی با مرگ آماده نیست و تمام زندگی خود از این لحظه هراسیده است.

داستان با مراسم خاکسپاری شخصیت اصلی آغاز می‌شود، او فردی موفق در زمینه تبلیغات بوده است، سه فرزند دارد و سه ازدواج که همگی به طلاق منجر شده‌اند. در ادامه کتاب به گذشته بازمی‌گردد و از زمانی که این مرد؛ کودک، جوان و میانسال بوده می‌گوید. نکته‌ی اصلی در مرور این خاطرات بیماری‌هایی است که او همیشه با آنها درگیر بوده و همواره سایه مرگ را بر زندگی خود حس کرده است. عمل‌های جراحی مکرر و درمان‌های پزشکی به عنوان ابزارهایی برای فرار انسان از مرگ و افزودن به طول عمر در این رمان حضور دارند. به هر حال داستان کتاب به سوی هدف نویسنده یعنی تمرکز بر ناگهانی بودن مرگ و این جنبه که هر فردی باید به تنهایی با آن روبرو شود، پیش می‌رود.

مسائل دیگری که در کتاب روایت می‌شوند در مورد روابط این مرد با فرزندانش، والدین و برادرش و همچنین با زنانی است که در زندگی‌اش بوده‌اند. تصمیمات درست و غلطی که او در قبال این افراد گرفته است و گذشته‌های غیرقابل بازگشتی که او به خاطر می‌آورد. کتاب یکی مثل همه با ترجمه پیمان خاکسار توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.